دوبیتی
دیشب مرا به بیمارستان شفا که برد/
دیدم به چشم خود که یکی جان سپرد ومرد/
من این همه راه برای مردن نیامدم!/
یک ذره امیدهم که داشتم اجل با خود برد/
(رسول پوریزدی "میلاد")
دوبیتی
دیشب مرا به بیمارستان شفا که برد/
دیدم به چشم خود که یکی جان سپرد ومرد/
من این همه راه برای مردن نیامدم!/
یک ذره امیدهم که داشتم اجل با خود برد/
(رسول پوریزدی "میلاد")